جدول جو
جدول جو

معنی زهره زمین - جستجوی لغت در جدول جو

زهره زمین
(زُ رَ / رِ یِزَ)
آزاددرخت، درختی است که به گرگان زهرۀ زمین گویند... (ذخیرۀ خوارزمشاهی، یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به زهر زمین شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دَ / دِ یِ زَ)
کنایه از انسان آفریده شده از خاک. رجوع به زادۀ زمی شود
لغت نامه دهخدا
(فَ زُ مُ)
دهی است از بخش حومه شهرستان سنندج، دارای 100 تن سکنه. آب آن از چشمه و محصول عمده اش غله، لبنیات و توتون است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(رَ / رِ زَ)
شوره زار. (فرهنگ فارسی معین) :
ور ایدون که دشمن شود دوستدار
به شوره زمین تخم نیکی مکار.
فردوسی.
بسا شوره زمین کز آبناکی
دهان تشنگان را کرد خاکی.
نظامی.
در فراهان شوره زمینی بود که شتر با بار و اسب با سوار بدان فرومیرفت. (تاریخ قم ص 87)
لغت نامه دهخدا
بلغت جرجان آزاددرخت است. (تحفۀ حکیم مؤمن) (از لسان العجم شعوری ج 2 ص 37 ورق ب). رجوع به زهرۀ زمین شود، درخت سرو، حنظل. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از زهره جبین
تصویر زهره جبین
دارای چهره یی مانند زهره ناهید رخسار زهره جبین
فرهنگ لغت هوشیار
زمینی که دارای شوره باشد زمین پر از شوره که در آن گیاه نروید شورستان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زیر زمین
تصویر زیر زمین
طبقه ای از خانه که پایین تر از سطح زمین قرار دارد
فرهنگ لغت هوشیار
کوهی به ارتفاع ۲۹۷۰متر در کلاردشت
فرهنگ گویش مازندرانی